خلع ید

خلع ید

خلع ید

خلع ید: مصداق بارز یک دعوای ملکی

خلع ید دعوایی است که در جرگه‌ی دعاوی ملکی قرار دارد. وقتی سخن از خلع ید می‌آید نخستین امری که به ذهن شنونده متبادر می‌گردد، این است که در رابطه‌ی خلع ید هیچ‌گونه رابطه‌ی قراردادی میان طرفین وجود ندارد.

حال سؤال این است خلع ید به چه معنا است؟

خلع ید، دعوایی است که مالک مال غیرمنقول علیه شخصی که به‌طور غیرقانونی مال غیرمنقول وی را تصرف نموده مطرح می‌شود. در واقع، در چنین دعوایی مالک به دنبال آن است تا دادگاه به چنین تصرف غاصبانه‌ای خاتمه دهد. تصرف غاصبانه بهترین واژه‌ای است که می‌توان برای توصیف چنین دعوایی از آن بهره برد؛ چراکه شخصی که مال غیرمنقول متعلق به دیگری را تصرف نموده است، غاصب تلقی می‌شود. در دعوای خلع ید، احراز دو عنصر مهم در نظر مرجع قضایی مهم است:

  1. اثبات ملکیت خواهان: این امر با ارائه‌ی سند رسمی مالکیت تحقق می‌یابد.
  2. غیرقانونی بودن تصرف خوانده.

مرجع صالح

امروزه، شورای حل اختلاف در رابطه با طرح دعوای خلع ید، مرجع صالح می‌باشد و مالک با داشتن سند خود به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک مراجعه کرده و تقاضای خلع ید را می‌نماید.

خلع ید و تخلیه ید

در ذهن اکثر مردم، خلع ید و تخلیه‌ی ید به معنای ترادف به کار برده می‌شوند؛ حال‌آنکه تفاوت‌های جدی میان این دو وجود دارد. به‌منظور روشن‌تر شدن این موضوع مثالی را ذکر می‌نماییم.
فرضی را در نظر بگیرید که موجر مستأجری دارای رابطه‌ی استیجاری با یکدیگر هستند، اما پس از انقضای موعد اجاره، مستأجر همچنان به تصرف خود ادامه می‌دهد. در این فرض، مالک (موجر) باید دعوای تخلیه علیه مستأجر مطرح نماید؛ زیرا به‌رغم خاتمه یافتن رابطه‌ی استیجاری اما مبنای طرح دعوای آن‌ها دارای یک قرارداد است.

اما فرض دیگری را در نظر بگیرید: فردی برای مدتی به مسافرت رفته است و زمانی که برمی‌گردد، مشاهده می‌کند فردی در خانه سکونت کرده است. در اینجا مالک باید با داشتن سند مالکیت در دست خود به شورای حل اختلاف مراجعه نموده و تقاضای خلع ید نماید. آنچه مثال دوم را از مثال اول متمایز می‌نماید این است که در مثال دوم، هیچ‌گونه رابطه‌ی قراردادی میان طرفین وجود نداشت است و عمل فرد، مصداق بارز غصب بوده است.

خلع ید

چند نکته

  • خلع ید، صرفاً یک دعوای حقوقی است و نمی‌توان از طریق کیفری آن را تعقیب نمود.
  • برای اقامه‌ی دعوای خلع ید، داشتن سند رسمی مالکیت الزامی است.
  • در فرض طرح شکایت کیفری علیه متصرف از سوی مالک، عنوان شکایت کیفری «رفع تصرف» خواهد بود؛ حال‌آنکه در دعوای حقوقی عنوان آن «خلع ید» می‌باشد.
  • پس از گرفتن حکم خلع ید باید به اجرای احکام مراجعه نمود و تقاضای اجرائیه نمود.
  • چنانچه چند نفر مالک ملکی باشند و فردی به‌صورت غاصبانه و بدون داشتن رابطه‌ی قراردادی ملک را غصب نموده باشد (مثلاً در فرض اینکه چند وارث وجود داشته باشند) به‌منظور طرح دعوای خلع ید، می‌توان به یکی از افراد وکالت داد.
  • دعوای خلع ید، دعوایی مالی است و نیاز به پرداخت هزینه‌ی دادرسی دارد و برای پرداخت هزینه‌ی دادرسی ارزش معاملاتی ملک در منطقه در نظر گرفته می‌شود.